برخی از کسانی که در پرواز امام خمینی حضور داشتند

سید احمد خمینی

فرزند امام خمینی بود که در طول انقلاب و پس از آن همواره در کنار امام بود و اواخر اسفند ۱۳۷۳ درگذشت.

آیت‌الله حسن لاهوتی

از روحانیون مبارز و اهل گیلان و نخستین فرمانده کل سپاه که پادگان باغشاه نیز مدتی به نام او بود.

وی در سال 61 درگذشت.

محمدعلی صدوقی

فرزند سومین شهید محراب و سال‌ها امام جمعه یزد بود.

سید محمود دعایی

بعد از انقلاب به عنوان اولین سفیر ایران در عراق منصوب شد و هم اکنون مدیر روزنامه اطلاعات است.

محمد منتظری

فرزند آیت‌الله حسینعلی منتظری و از شاگردان حوزوی امام خمینی بود که در سال‌های ۴۱ و ۴۲ همزمان با آغاز نهضت امام فعالیت‌های مبارزاتی خود را آغاز کرد. او در انفجار دفتر حزب جمهوری شهید شد.

سیدمحمد موسوی خوئینی‌

در سال‌های اولیه پس از انقلاب مسئولیت‌های مهمی از جمله دادستان کل کشور را برعهده داشت. وی هم اکنون عضو مجمع روحانیون مبارز است.

حسن ابراهیم حبیبی

در دوران دانشجویی به مبارزه علیه رژیم شاه پرداخت و بعد از انقلاب، مسئولیت‌های زیادی از جمله معاون اول رئیس جمهور را در دولت‌های مختلف داشت. او سال ۹۱ پس از طی یک دوره بیماری درگذشت.

محمدمهدی عراقی

پایه‌گذار حزب مؤتلفه بود و سال ۱۳۵۸ توسط گروهک تروریستی فرقان ترور شد.

ابوالحسن بنی‌صدر

بعد از پیروزی انقلاب اولین رئیس‌جمهور ایران شد و در نهایت با رأی عدم کفایت سیاسی توسط مجلس عزل شد و از ایران گریخت.

صادق طباطبایی

از دانشجویان مبارز انقلابی که بعد از انقلاب سخنگوی دولت مهندس بازرگان شد.

وی برای سال‌های زیادی از سمت‌های اداری و فعالیت‌های سیاسی کناره‌گیری کرد. صادق طباطبایی در سال جاری به دلیل بیماری درگذشت.

صادق قطب‌زاده

در فرانسه همراه امام بود و بعد از انقلاب سمت‌های وزیر خارجه و رئیس سازمان صداوسیما را بر عهده گرفت. وی در سال ۶۱ به جرم طرح کودتا علیه انقلاب اعدام شد.

ابراهیم یزدی

از مبارزان ملی – مذهبی بود که پس از انقلاب وزیر خارجه دولت بازرگان شد و بعد از استعفای بازرگان از این سمت کناره‌گیری کرد.

حبیب‌الله عسگراولادی

از اعضای حزب موتلفه اسلامی که بعد از انقلاب در سمت‌های مختلف از جمله نمایندگی مجلس و وزیر بازرگانی حضور داشت.

شاهرخ حاتمی

از عکاسان ایرانی در اروپا بود که در این پرواز حضور داشتند و عکس‌هایی از آنها به ثبت رسیده است.

رسول صدرعاملی

او هم اکنون از کارگردانان مشهور سینمای ایران است که در زمان انقلاب عکاس بود.

هادی غفاری

فرزند آیت‌الله شهید غفاری که بعد از انقلاب نماینده مجلس شورای اسلامی شد.

محمدمحسن سازگارا

از دانشجویان ضد رژیم شاه که بعد از انقلاب به نخست‌وزیری رفت و رییس سازمان گسترش هم شد و هم اکنون در آمریکا به سر می‌برد.

احمد غضنفرپور

در پاریس آپارتمان خود را در اختیار امام قرار داد ولی امام ترجیح داد به مکان دیگری منتقل شود. غضنفرپور در مجلس اول نماینده بود و بعد از عزل بنی‌صدر و خروج از مجلس زندانی شد. وی در حال حاضر در اصفهان زندگی می‌کند و به طبابت مشغول است.

اسماعیل فردوسی‌پور

از روحانیون همراه امام در تبعید نجف.

هماهنگ کننده ملاقات‌ها در پاریس. بعد از انقلاب نماینده مجلس شورای اسلامی و نماینده مجلس خبرگان شد. وی در 26 بهمن سال 85 در گذشت.»

استقبال از امام

«حدود ۱۲۰ خبرنگار خارجی و چند خبرنگار ایرانی و ۳۰ تن از همراهان و علاقه‌مندان امام که برای دیدار او به نوفل‌لوشاتو رفته بودند، در پرواز انقلاب حضور داشتند.»

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، عصر ایران نوشت: «بدون شک پرواز امام خمینی (ره) از پاریس به تهران مهم‌ترین پرواز تاریخ ایران است. ورود امام خمینی (ره) به تهران بعد از رفتن شاه گام بزرگی برای پیروزی انقلاب مردم ایران بود. امام خمینی (ره) بعد از ورود به تهران توانست به صورت مستقیم رهبری انقلاب را به عهده بگیرد.

یکی از نکاتی که در این پرواز کمتر مورد توجه قرار گرفته است و اطلاعات کمی در مورد آن وجود دارد، همراهان رهبر انقلاب در پرواز انقلاب است. حبیب‌الله عسگراولادی از همراهان امام در این پرواز در خاطرات خود در مورد این پرواز می‌نویسد: «وارد هواپیما که شدیم امام در صندلی جلوی هواپیما نشستند و بنده هم صندلی سوم پشت سر امام. هیچ کاری هم نداشتم و فقط حالات امام را نگاه می‌کردم ولی شهید عراقی و حاج سیداحمد آقا دو یار و مددکار و دو بازوی امام بودند. شهید عراقی با این که جایش کنار من بود، از اول پرواز تا آخر پرواز ننشست و پیوسته مشغول خدمت بود.»

شهید مهدی عراقی نیز در خاطرات خود آورده است که در طول مسیر امام ابتدا از پذیرفتن جلیقه ضدگلوله پرهیز داشتند ولی به دلیل تأکید اطرافیان جلیقه را زیر عبا پوشیدند اما به دلیل سنگینی آن ساعاتی در داخل هواپیما آن را از تن درآوردند.

محمدعلی صدوقی، فرزند سومین شهید محراب و سال‌ها امام جمعه یزد بود. او در یکی از خاطرات خود از آن روز آورده است: «28 سال پیش وقتی قرار شد در پرواز بازگشت امام به ایران همه به طرف هواپیما برویم، امام زودتر و از درب دیگری به داخل هواپیما رفته بودند. ورودی‌های خرطومی هنوز کم بود. این‌ها هم اولین باری بوده که در فرودگاه پاریس خرطومی می‌دیدند. می‌گفت با یکی دو تا از دوستان مسیری را که نشان داده بودند رفتیم و داشتیم بلندبلند می‌خندیدیم و حرف می‌زدیم. به گمان این که باید سوار ماشین بشویم و برویم نزدیک پلکان. یک مرتبه دیدیم امام آن جا روی صندلی نشسته و ما نفهمیده بودیم که وارد هواپیما شدیم! کلی از امام خجالت کشیدیم.»

سید احمد خمینی نیز در مورد خاطرات خود از این پرواز و رسیدن به تهران می‌گوید: «وقتی که هواپیما در فرودگاه مهرآباد به زمین نشست، حضرت آیت‌الله پسندیده (برادر امام خمینی) وارد هواپیما شد و پس از سال‌ها دوری با امام خمینی دیدار کرد و لحظاتی در کنار او به گفت‌وگو نشست. لحظه رفتن که فرا رسید، حضرت امام فرمودند (آقا، آیت‌الله پسندیده) باید جلو بروند و من پشت سر ایشان می‌روم. عرض کردم مردم چهارده سال است که انتظار این لحظه را می‌کشند، خبرنگاران و عکاسان داخلی و خارجی منتظرند تا این لحظه تاریخی را به تصویر بکشند. هر چه اصرار کردم فایده‌ای نداشت، سرانجام راهی به ذهنم رسید. به عموی بزرگوارم پیشنهاد دادم که ایشان با جمعی از همراهان امام که از پاریس آمده بودند، از هواپیما پیاده شوند و به جمعیت حاضر در سالن استقبال بپیوندند و بعدا امام پیاده شوند. به همین ترتیب عمل شد و بالاخره امام حاضر نشد یکی از آداب معاشرت اسلامی را نادیده بگیرد و از برادر بزرگ خویش جلو بیفتد، ولو آن که در چنین شرایطی استثنایی که میلیون‌ها چشم به آن دوخته است، قرار داشته باشد.»

این هواپیما ۴۰۰ صندلی داشت که بیش از ۲۵۰ صندلی آن عمدا خالی ماند. حدود ۱۲۰ خبرنگار خارجی و چند خبرنگار ایرانی و ۳۰ تن از همراهان و علاقه‌مندان امام که برای دیدار او به نوفل لوشاتو رفته بودند، در این پرواز حضور داشتند.

شعر دهه فجر انقلاب

این دهه فجر است گویی نوبهار

وین همه مهراست از او یادگار

غصه ها رفتند و افسانه شدند

ناله ها فریاد مستانه شدند

دردهه فجرامتش پیروزشد

ماه بهمن ماه جان افروزشد

فجرگویی نوبهارزندگی

چون چراغی در ره سازندگی

ماهمه دلداده ی رهبرشدیم

تا ابد او یار و ما یاورشدیم

گفته بودم قصه دارم با شما

قصه ای از ماه بهمن بچه ها

آنچه بشنیدید برآیندگان

بازگویید تا بماند همچنان

از نهضت قاطعانه ی روح الله

شد دست ستمگران ز ایران کوتاه

با دست تهی و این همه پیروزی

لا حول و لا قوت الا بالله

انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن سال 1357 به پیروزی رسید و مردم انقلابی، اداره حکومت کشور را به دست گرفتند. 

سال 1357 در حالی آغاز شد که صدای مهیب انفجار خشم مردم  که از 19 دی سال 1356 در قم آغاز شده بود از تبریز، یزد، جهرم، کازرون، تهران، اصفهان،   

شیراز، مشهد، رفسنجان، همدان، نجف‌آباد و سایر شهرهای ایران به گوش شاه و آمریکا می‌رسید.

امام خمینی(ره) با آنکه از ایران دور بودند حوادث انقلاب را روز به روز هدایت می‌کردند. پیام‌ها و اعلامیه‌ها و مصاحبه‌های امام پی در پی از نجف می‌رسید و  

 

بلافاصله به صورت‌های مختلف اعلامیه و نوار تکثیر می‌شد و در اختیار مردم قرارمی گرفت.

امام، مردم را به سرنگونی رژیم شاه دعوت می‌کردند و از توطئه‌هایی که ممکن بود انقلاب را به انحراف بکشاند، آگاه می‌ساختند.

12 بهمن آغاز دهه فجر

ایران در ۱۲ بهمن سال ۵۷ حماسه بی سابقه ترین استقبال تاریخ معاصر را رقم زدند استقبال از مردی که نه تنها مرجع و مراد بود، بلکه رهبری بود که نمونه ای از حکومت اسلامی را در نظام جهانی بنیان گذاشت و این گونه شد که "حق آمد و باطل رفت"

با گسترش قیام مردم و خروج شاه از ایران، شاپور بختیار به عنوان آخرین و تنها امید رژیم پهلوی و سردمداران غربی پشتیبان این رژیم، به عنوان نخست وزیر باقی مانده بود. در طرف مقابل، تظاهرات مردم هر روز پر شورتر و مصمم‌تر می‌شد و شعار استقلال،‌ آزادی، جمهوری اسلامی به عنوان اصلی ترین خواسته مردم در نهضت انقلابی به رهبری امام خمینی مطرح می‌شد.

امام خمینی که شرط ورود خود را به کشور، خروج شاه، اعلام کرده بودند، با فرار شاه در ۲۶ دی ۱۳۵۷، تصمیم به بازگشت گرفتند و قرار بود این رجعت تاریخی در روز پنجشنبه پنجم بهمن ۱۳۵۷ انجام گیرد اما بختیار، با بستن فرودگاه ها مانع از انجام این امر شد. با انتشار خبر بسته شدن فرودگاهها، مردم خشمگین به خیابان ها ریخته و با تحصن و شعارهای کوبنده، دولت بختیار را تحت فشار شدیدی قرار دادند. در همین زمان رییس شورای سلطنت، سید جلال تهرانی،‌ در پاریس ضمن استعفا خدمت امام، اعلام کرد که شورای سلطنت غیر قانونی است.

سرانجام، تحصن‌ها و تظاهرات عظیم مردم، بختیار را مجبور کرد،‌ فرودگاه ها را باز کند. کارکنان اعتصابی تلویزیون اعلام کردند برای ضبط و پخش مستقیم مراسم آماده‌اند. فرودگاه مهرآباد آماده استقبال از پرواز انقلاب بود.

 روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷، پرشکوه ترین استقبال تاریخی رقم خورد و هواپیمای ایرفرانس در حوالی ساعت ۹ صبح در فرودگاه مهرآباد نشست و حضرت امام، با قلبی آرام و مطمئن پس از ۱۵ سال هجرت، پا به خاک میهن اسلامی گذاشتند.

 امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند. این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فرودگاه تهران، نگران ساخته بود روح الله خمینی پس از سال‌ها دوری و تبعید به کشور بازگشت و حضور میلیونی مردم که صف استقبال کنندگان را از فرودگاه تهران تا بهشت زهرا تشکیل می داد، حاکی از عشق و علاقه بی‌نظیر آنها به رهبر خویش بود و این گونه شد که مردم ایران تاریخی ترین استقبال در طول تاریخ معاصر را رقم زدند.

حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می‌کنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمی‌توانم جبران کنم. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشه‌های فساد ترغیب کردند.

 امام از فرودگاه مستقیما به بهشت زهرا (س) رفتند و ضمن ادای احترام به شهدای انقلاب اسلامی، سخنرانی تاریخی خود را در آنجا ایراد کردند. بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مردم مشتاق در بهشت زهرا(س)، فرمودند:" من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی‌ای در دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستان‌های ما را آباد."

در این سخنرانی بود که امام آن جمله فراموش نشدنی و تاریخی را فرمودند: "من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهن دولت می‌زنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم. "

 دهها خبرنگار و عکاس و فیلمبردار به ثبت این رویداد تاریخی پرداختند. جمعیت استقبال کننده در طول ۳۳ کیلومتر از فرودگاه امام تا بهشت زهرا(س)، بین ۴ تا ۸ میلیون نفر تخمین زده می‌شد. در این سخنرانی امام نخست وزیری شاپور بختیار را غیر قانونی اعلام کرده و فرمودند: "من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم" بدین ترتیب از ورود امام ۱۰ روز تاریخی که بعدها دهه فجر انقلاب اسلامی نام گرفت، سپری شد تا طومار رژیم پهلوی و ۲۵۰۰ سال استبداد شاهنشاهی برای همیشه در هم تنیده شود.

امام خمینی از فرودگاه تا بهشت زهرا

کمیته استقبال از امام اعلام کرده بود که بعد از بیانات امام در سالن فرودگاه استقبال کنندگان به امام معرفی خواهند شد و سپس گزارش کمیته نفت و کمیته اعتصابات   نیز به محضر امام ارائه خواهد شد ولی هجوم مردم به سالن فرودگاه و انتظار مردم در بیرون از فرودگاه در عمل این برنامه ها را به هم ریخت و کمیته استقبال از امام مجبور شد ایشان را هر چه زودتر به بیرون از فرودگاه منتقل کند. کمیته استقبال از امام از بدو تشکیل ، تمام موارد را برنامه ریزی کرده بود و ماشین ویژه ای را برای این امر تدارک دیده بود. طبق تصمیم آنان ، محسن رفیق دوست از اعضای موتلفه اسلامی که تازه از زندان آزاد شده بود رانندگی ماشین حامل امام را برعهده گرفت. وی نیز ماشین بلیزری را که فردی به نام حاج علی مجمع الصنایع از بازاریان تهران تعلق داشت به عنوان ماشین حامل امام از فرودگاه تا بهشت زهرا انتخاب کرد. برای امنیت بیشتر مقرر شد تا این ماشین ضد گلوله شود تا احیانا اگر خطری متوجه شود کارگر نباشد. رفیق دوست این کار را انجام داد . کمیته استقبال از امام از پیش مقرر کرده بود تا آقایان آیت الله مطهری و مهندس هاشم صباغیان برای هماهنگی بیشتر مراسم استقبال در بلیزر همراه امام خمینی ورفیق دوست باشند. بنابراین صباغیان در صندلی عقب بلیزر نشست ولی امام که در این زمینه محذوریتی داشت و نمی خواست به جز خودشان، حاج احمد آقا و راننده (رفیق دوست) کسی در آن ماشین باشد از آقای صباغیان خواستند که از ماشین پیاده شوند .پس از آن امام در صندلی جلوی ماشین و سید احمد آقا در صندلی عقب نشستند و ماشین به سمت بهشت زهرا به راه افتاد. اعضای تیم های حفاظت کمیته استقبال از امام نیز به سرپرستی محمد بروجردی در مسیرها استقرار پیدا کردند و کنترل مسیرها را بر عهده داشتند. در بیرون از فرودگاه تا بهشت زهرا جمعیت زیادی منتظر ورود امام بودند و پیش بینی می شد به محض روئیت امام به سوی ماشین ایشان هجوم آورند. به همین دلیل چند ماشین دیگر پشت سر ماشین امام در حرکت بودند که حامل روحانیون و اعضای کمیته استقبال از امام بودند تا در صورت بروز هر گونه مشکلی به سرعت وارد عمل شوند .ولی ازدحام جمعیت در مسیرها به حدی بود که در عمل هرگونه کنترلی از اعضای کمیته استقبال از امام بر جمعیت و مسیر حرکت سلب می کرد. ماشین حامل امام به محض اینکه از فرودگاه خارج شد انبوهی از مردم آن را احاطه کردند آنان در حالی که با دیدن امام هیجان زده بودند  و شعارهایی در خوش آمد گویی امام سر می دادند ، به ماموران حفاظتی اعتنایی نمی کردند و اخطارهای آنان نیز بی اثر بود.  بدین ترتیب در عمل کارها از دست تیم حفاظت خارج شد. آنان موتورهایی را تدارک دیده بودند تا در طول مسیر حرکت امام از نزدیک شدن افراد به ماشین جلوگیری کنند. این موتورها در ازدحام و هجوم جمعیت گم شدند و نتوانستند کارآیی مناسبی داشته باشند و این مردم بودند که هدایت مسیرها را بر عهده داشتند. اکبر براتی از اعضای تیم حفاظت از امام در این زمینه می گوید:« بلیزر وارد خیابان شد. انبوه جمعیت دور تا دور ماشین را گرفتند. فقط می دانم یک لحظه بلیزر از زمین بلند شد . باور کردنی نبود . به خود گفتم خدایا به فریاد برس. دیگر حرکت ماشینها در اختیار خودمان نبود. این مردم بودند که آن را جلو بردند. به دوستانی که همراه من بودند گفتم بچه ها اسکورت بی اسکورت.  در این جمعیت اسکورت معنی نمی دهد ».

ازدحام جمعیت در مسیرهای ورود امام آن قدر زیاد بود که ماشین حامل امام مجبور بود تغییر مسیر دهد. از جمله مسیرهای پیش بینی شده میدان انقلاب بود که با توجه به این که از قبل اعلام شده بود امام در دانشگاه تهران حضور می یابد و پایان تحصن روحانیون را اعلام می کند جمعیت زیادی به امید دیدار امام در دانشگاه و میدان انقلاب تجمع کرده بودند. این ازدحام باعث شد تا ماشین حامل امام مدتی زیادی در میدان انقلاب متوقف و در نهایت مجبور به تغییر مسیر شود. این تغییر مسیر باعث شد تا ماشین های اسکورت کمیته استقبال که با فاصله زیادی حرکت می کردند و از ماشین امام دور افتاده بودند بلیزر را گم کنند. اکبر براتی که در یکی از ماشین های اسکورت امام بود می گوید: «از میدان انقلاب تا ورود ماشین به بهشت زهرا ما هیچ اطلاعی از ماشین بلیزر حامل امام نداشتیم. »

به این ترتیب ماشین حامل امام از طریق خیابان امیریه وارد خیابان ولی عصر شد و سپس از میدان راه آهن به خیابان شهید رجایی فعلی رسید و از طریق راهی بهشت زهرا شد.هر لحظه که ماشین حامل امام به بهشت زهرا نزدیکتر می شد، بر ازدحام جمعیت افزوده می شد . آنان در حالی که از دیدن امام به شدت هیجان زده شده بود به سوی ماشین هجوم می آوردند و به ابزار احساسات می پرداختند امام نیز به ابزار احساسات آنان پاسخ می داد و در حالی که لبخند می زد برای مردم دست تکان می داد و این کار هیجان مردم را دوچندان می کرد. امام در میان این استقبال بی نظیر وارد بهشت زهرا شد.  ماشین حامل امام در وردی بهشت زهرا خاموش شد و دیگر روشن نشد . هلی کوپتر که قرار بود امام را به قطعه هفده بهشت زهرا ببرد ، در صد متری ماشین قرار گرفته بود. و امام باید به آن هلی کوپتر منتقل می شد امابه دلیل فشار امکان پیاده شدن امام از ماشین نبود. بنابراین چند تن از جوانان یا علی گویان ماشین را بلند کردند و در حالی که امام نیز داخل ماشین بود تا نزدیکی هلی کوپتر بردند .

 

خاطرات دهه فجر

دههٔ فجر به روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ گفته می‌شود که طی آن امام خمینی بعد از تبعید پانزده ساله در دوازدهم بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران بازگشت و با اعلام بی‌طرفی ارتش شاهنشاهی، سلطنت پهلوی در بیست و دوم بهمن ماه منقرض شد.

 


امام در مهرآباد 


دوزادهم بهمن ماه 1357 یکی از ماندگارترین روزهای تاریخ معاصر ایران است. در این روز امام پس از سیزده سال دوری از وطن به کشور بازگشت. مردم شور و شوق وصف ناپذیری داشتند و این شور و شوق به ویژه در فرودگاه مهرآباد بیشتر بود.

با گشوده شدن در خروجی هواپیما، همراهان امام در برابر چشمان منتظر و مشتاق استقبال کنندگان از هواپیما خارج می شدند. به دنبال خروج خبرنگاران، نزدیکان و اعضای خانواده ی آنها ، آیت الله مطهری و آیت الله پسندیده به داخل هواپیما رفتند و در راس ساعت 9:37 دقیقه ی صبح ، امام در حالی که دستشان در دست خلبان فرانسوی بود و در حلقه ی گروهی از استقبال کنندگان چون آیت الله مطهری قرار داشت در پله ی بالای هواپیما ظاهر شد. با ورود امام به سالن فرودگاه فریاد الله اکبر سالن فرودگاه را به لرزه درآورد. هجوم خبرنگاران برای فیلم برداری و تهیه خبر بیش از حد تصور بود و کسی نمی توانست جلوی آن را بگیرد. بالاخره از مردم تقاضا شد بر روی زمین بنشینند تا چهره ی امام دیده شود . قرآن تلاوت شد و سپس دسته سرود خوانان سرود «ای امام» را سردادند. سردسته این گروه آقای اکبری بود و در طبقه دوم سالن سرود خود را اجرا کردند و فضای سالن را تحت تاثیر قرار دادند:« خمینی ای امام، ای مجاهد ، ای مظهر شرف، ای گذشته زجان در ره هدف...» پس از آن آقای نصرالله شاد نوش که دانشجو بود و قرائت پیام خوشامدگویی ملت به امام را بر عهده داشت، به قرائت پیام پرداخت. سپس امام به ایراد سخنرانی پرداخت در این سخنرانی ایشان از طبقات مختلف از جمله روحانیون، دانشجویان، بازرگانان، اساتید دانشگاهها، قضات و وکلای دادگستری ، کارمندان و کارگران، دهقانان و ...ملت تشکر نمودند و خیانتهای محمدرضا شاه را متذکر شدند.

 


سخنان امام

اگر تمام عالم هم به ضد ما قیام کنند و ما را هم نابود کنند، ما پیروزیم . امام خمینی(ره)  

شما پیروزید، برای اینکه اسلام پشتیبان شماست . امام خمینی(ره)   

این پیروزی انقلاب ما پیروزی بود که به برکت اسلام و گرایش به اسلام و با فریاد الله اکبر به دست آمد امام خمینی(ره)   

پیروزی انقلاب رهین همه ملت است . امام خمینی(ره)  

برادران من! با اتکا به ایمان و اسلام بود که ما پیروز شدیم . امام خمینی (ره)